Web Analytics Made Easy - Statcounter

کتاب «جزیره سرگردانی» با حضور چهره‌های برجسته سیاسی، مطبوعاتی و تاریخی در موسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران رونمایی شد.

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو به نقل از روابط عمومی انتشارات ایران، مراسم رونمایی از کتاب «جزیره سرگردانی» نوشته‌ی «بیژن مومیوند» با حضور ابراهیم فیاض استاد دانشگاه، عباس سلیمی نمین پژوهشگر تاریخ معاصر، محمد قوچانی مدیر مسئول نشریه آگاهی نو، محمد عطریانفر عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی و احمد رضا کریمی نویسنده و پژوهشگر حوزه تاریخ و عضو سابق مجاهدین خلق در سالن جلسات موسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران برگزار شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!




مومیوند:محور اصلی «جزیره سرگردانی» تغییر ایدئولوژی سازمان مجاهدین است

در ابتدای مراسم بیژن مومیوند نویسنده کتاب به عنوان اولین سخنران مراسم گفت: گفتگو‌های داخل این کتاب از پرونده‌های مختلفی بوده که در نشریات مختلف منتشر شده است. هسته مرکزی و محور اصلی که در کتاب بوده، تغییر ایدئولوژیکی است که در سازمان مجاهدین رخ داد.


وی افزود: ما به دنبال چرایی این تغییر بودیم و خواستیم ببینیم این تغییر انحرافی بوده که کسی مثل تقی شهرام آن را به وجود آورده یا امری اجتناب‌ناپذیر؟

نویسنده کتاب «جزیره سرگردانی» تاکید کرد: اگر بخواهم امروز کتابی در مورد مجاهدین بنویسم با زاویه نگاه دیگری می‌نویسم.

وی ادامه داد: اولویت به نظر من دیگر این نیست که ماهیت سازمان چه بوده، ما باید ببینیم چرا فضای سیاسی ما فقیر است و افراد اصطلاحا کوتوله در این فضا شکل می‌گیرند؟

مومیوند خاطرنشان کرد: من حس می‌کنم دلیل آن این است که ما در سیاست حزب نساختیم و در چنین شرایطی گروه‌های چریکی شکل می‌گیرند و قدرت در دست آن‌ها می‌افتد.


عطریانفر: موسسه ایران درباره سازمان مجاهدین خلق جذاب کار کرده است

محمد عطریانفر، فعال سیاسی در مراسم رونمایی از کتاب «جزیره سرگردانی» که سه‌شنبه دهم مردادماه ۱۴۰۲ در مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران برگزار شد، گفت: ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم  که جامعه به معنی واقعی وجود ندارد، ولی پر از اسطوره‌هایی است که مورد تأویل قرار نگرفته است.

وی افزود: چرا سازمان مجاهدین خلق اینقدر مهم است؟ چه چیزی آن را زنده نگه داشته است؟ در این زمینه گام‌های خوبی برداشته شده است و نهاد مطبوعاتی ایران بسیار جذاب کار کرده است. به نوعی حاشیه از متن دارد بزرگتر می‌شود.

عطریانفر بیان کرد: در مجموع حس خوبی نسبت به این کتاب دارم و وقایع که در آن بیان شده است. واقعیت این است که کشور ما به دلیل تاریخی و نوع حاکمیت دارد پوست‌اندازی می‌کند و باید یک دوره انتقالی را طی کنیم. از این فرایند عمومی جدا نیستیم و فراز و فرود‌هایی خواهیم داشت.

وی در ادامه گفت: اگر به خاطرات گذشتگانمان دقت کنیم، می‌بینیم فقط چند خاطره بزرگ مانند ۳۰ تیر یا ۲۸ مرداد را در ذهن دارند، این اتفاق‌های اندک تمام سرمایه سیاسی پدران ما بودند، ولی امروز ما هر سال چند اتفاق مهم را به چشم می‌بینیم. این طبیعت این ایام گذر است.  

عطریانفر افزود: از این حیث ما تا اطلاع ثانوی طبیعتا باید این فراز و فرود را پشت سر بگذاریم. منطق گفتگو و تفسیر ما باید اخلاق‌مدار باشد. تقدس‌گرایی بیش از حد ما را به این نقطه رسانیده است. امروز هم درگیر این بیماری هستیم که نباید به مرز بی‌اخلاقی سقوط کنیم.

وی بیان کرد: این‌ها جزو الزامات عصر ماست و تولید چنین کتاب‌هایی باید ذیل هدایت کسانی باشد تا رسالت محصول تولیدی قابل تایید باشد و ما را زودتر به نقطه روشن برساند.  

عطریانفر گفت: البته چنین کتاب‌هایی باید به گونه‌ای نوشته و بیان شود تا نسل‌های پس از ما که آن‌ها را می‌خوانند همذات‌پنداری در آن‌ها بیدار شود و این جزو ضرورت‌های مکمل است.

فیاض: هنوز مجاهدین خلق را شخم نزدیم

ابراهیم فیاض استاد دانشگاه تهران در ادامه این نشست درباره سیر تاریخی حضور افراد و حزب‌های مختلف در سیاست داخلی ایران گفت: زمانی که این کتاب را خواندم، در بخش‌هایی از کتاب کلافه شدم و آن را کنار گذاشتم. حالت تاسفی که همه جامعه‌شناسان با آن درگیرند، در من اوج گرفت. من یاد گروهی از دوستانم افتادم که در آن دوران عضو این گروه بودند و از ابتدا با تفکرات آن‌ها آشنا بودم.

وی افزود: برخلاف نویسنده معتقدم در این کتاب اتفاقات شبیه همه آثار قبلی با این موضوع است. تاریخ تکرار می‌شود و به نظرم مجاهدین هم احتمالاً بازمی‌گردند. همانطور که امروز گفتمان مارکسیستی در صداوسیما حاکم است و این یکی از نشانه‌های بازگشت آن‌هاست.  

فیاض در رابطه با اصطلاح «فهمیدن تاریخ» و درس گرفتن معنای دقیق آن گفت: بحث اصلی روش‌شناسی است که باید آن را با مباحث دینی بسنجیم. مثلا ما در بحث امامت تفسیر خلافت کردیم، در رابطه مجاهیدن هم گرفتار تفاسیر متعدد هستیم.

اما مجاهدین خلق یک اسلام اموی است که مبنای خود را براساس خلق می‌گذارد. همان تفکری که در ادامه به داعش ختم شد. همین شده که امروز ساختار کوری در رویداد‌های تاریخی داریم. چیزی که در این کتاب می‌بینم این است که مثل آثاری که تا پیش از این دیدیم، همگی مصادره به مطلوب است.

وی ادامه داد: متأسفانه الان جمهوری اسلامی برای نسل جدید شفاف نیست و نتوانسته این مسئله را برای جوانان شرح دهد. اینکه مجاهدین خلق از نظر ساختاری هنوز زنده است و گروهی می‌خواهند به آن بپیوندد، نشان می‌دهد فقط به دلیل حمایت امریکا و انگلیس نیست. ما هنوز مجاهدین خلق را شخم نزدیم. این کتاب به نظر من یک مواد خام بزرگ است و باید آن را بیشتر و دقیق‌تر بررسی کرد.

این جامعه شناس اضافه کرد: «جزیره سرگردانی» مقدمه‌ای برای آثار بعدی است و باید آن را ادامه داد. مومیوند باید عادت کند که هرروز بنویسد و آن را بکشاند به سمت آدم‌هایی که عضو مجاهدین بودند. اینکه امروز مجاهدین زنده است، باید برای حکومت هم مهم باشد و می‌بایست آن را بررسی کرد تا بهتر شناخت.


قوچانی: سازمان مجاهدین خلق، کشور را دوگانه کرد


در بخش بعدی نشست محمد قوچانی درباره ایجاد طرح مسئله در موضوعات مختلف و لزوم پرسش‌گری در تاریخ معاصر گفت: ابتدا باید بگویم این کتاب صرفا اثری پشت ویترین نشین نیست، بلکه برای من یک خاطره هم دارد، زیرا در جریان چگونگی شکل‌گیری آن بودم. در رابطه با پرسش‌گری هم بعد از حوادث به وجود آمده حول محور روزنامه‌نگاری اصلاحات و اصولگرا، این دوگانگی به وجود آمد.

وی افزود: امروز به جایی رسیدیم که در موسسه ایران این کتاب با حضور ما رونمایی می‌شود. این یعنی امروز از آن دوگانه عبور کردیم، چون آن دعوای سیاسی روز اساساً بی‌دلیل بود. همین گذشتن از دوگانگی ما را از نوشتن در روزنامه، به سمت انتشار مجلات و انجام مصاحبه‌های مختلف با چهره‌های مهم برد.

قوچانی تاکید کرد: من معتقدم کار با نقد جلو می‌رود، من خیلی سر این ماجرا فحش خوردم. هنوز هم بعضی اوقات به من می‌گویند این مصاحبه یا گزارشی که نوشتی از کجا به تو سفارش شد؟ این تفکر بسیار عجیب است و آن هم نتیجه دوگانه حکومت و اپوزیسیون است.

وی ادامه داد: برخی می‌گویند تو چرا به سازمان مجاهدین می‌پردازی؟ یا زمانی که به داعش می‌پرداختم می‌گفتند چرا درباره تروریسم می‌نویسی؟ من دائما باید توضیح می‌دادم که چرا این را نوشتم و سراغ این سوژه نرفتم. اما باز می‌گویند چرا بزرگان انقلاب را نقد نمی‌کنی؟ اینگونه تاریخ‌نگاری را تعطیل می‌کنند.

مدیر مسئول نشریه «آگاهی نو» خاطرنشان کرد: این کتاب فرزند نشریه «مهرنامه» است. همین آقای کریمی که امروز اینجاست و در کتاب با ایشان گپ زدیم، گفتند آقای عطریانفر بازجوی ایشان بودند در زندان و ما این دو نفر را با یکدیگر روبرو کردیم. ما باید این را بدانیم مسله مجاهدین خلق، مسئله روز ماست و صرفا یه مسئله تاریخی نیست. اساساً ما فراموش کردیم آنچه که به لحاظ معرفتی و تاریخی کشور را از سرمایه‌هایی محروم کرد و کشور را دوگانه کرد، مجاهدین بود.

وی در ادامه گفت: کاری که سازمان مجاهدین خلق با حزب جمهوری کردند، یا خیانت‌هایی که در زمان جنگ انجام دادند یا اتفاقاتی که برای داستان‌های هسته‌ای داشتیم. یا هرجا که اعتراضات به حق مردم به انحراف کشیده شد، پای این سازمان در میان بود. جدایی روحانیت و حاکمیت از مردم چیزی است که زیر سر این سازمان بوده است.

قوچانی در پایان افزود: پس مسئله سازمان، مسئله امروز ماست و نباید آن را صرفاً یک رویداد تاریخی دانست. به نظرم این مسائل به همین دلیل است که نسل امروزی تاریخ نخواندند و کتاب‌هایی از این دست را توجه نکردند. ما هرچه بیشتر به سازمان بپردازیم از آن طریق می‌توانیم خودمان را نقد کنیم و کاری کنیم که جوانان نسل امروز به دنبال پیوستن به سازمان نباشند.

سلیمی نمین: در قاعده سازمان مجاهدین خلق تشکیلات بالاتر از افراد است
عباس سلیمی نمین پژوهشگر حوزه تاریخ درباره این کتاب و اتفاقات مربوط به مجاهدین خلق گفت: مسئله مجاهدین خلق اصلا تفکر نبود و ما نباید کسی مثل دکتر شریعتی را از سنخ مجاهدین بنامیم. این سازمان از ظلم و زور برای حذف اشخاص استفاده می‌کرد و قاعده‌شان این بود که تشکیلات بالاتر از افراد است.

وی افزود: آثار متعددی درباره مجاهدین خلق چاپ شده که از این کتاب بهتر است. به نظرم مسئله مهم ما امروز شناخت مجاهدین خلق است. این سازمان با داعش بسیار تفاوت دارد.  

پژوهشگر تاریخ معاصر تاکید کرد: به نظر من موضوع اصلی ما در کشور مجاهدین خلق است و باید به آن‌ها بپردازیم.

وی ادامه داد: امروز بعضی از نحله‌های فکری و رسانه‌های اصلاح‌طلب مجاهدین را تطهیر می‌کنند و طوری نشان می‌دهند که آن‌ها در انقلاب نقش محوری داشتند و پس از انقلاب سهم آن‌ها را ندادند و نشان می‌دهند این سازمان راهی نداشت به جز دست بردن به سلاح.

در ادامه برنامه، مراسم نمادین رونمایی از لوح یادبود کتاب با حضور حاضرین در جلسه برگزار شد.

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: سازمان مجاهدین خلق جزیره سرگردانی مطبوعاتی ایران باید آن

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۷۰۹۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اهداف سیاسی و ابعاد رسانه‌ای گزارش اخیر بی بی سی جهانی

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، در برنامه امشب گفتگوی ویژه خبری اهداف سیاسی و ابعاد رسانه‌ای گزارش اخیر بی بی سی جهانی با حضور آقایان دکتر محمد رستم‌پور پژوهشگر سیاسی و علی علیزاده خبرنگار مستقل(ارتباط تصویری) برررسی شد.


 مقدمه: در بحبوحه جنبش اعتراض دانشجویان و خیزش دانشجویی در دانشگاه‌های آمریکا و اروپا علیه جنایات و وحشی‌گری‌های رژیم صهیونیستی، سرویس جهانی بی بی سی اقدام به انتشار برنامه و گزارشی درباره دختر فوت شده در پاییز ۱۴۰۱ کرده است. در گفتگوی ویژه خبری امشب می‌خواهیم راجع به ابعاد سیاسی و اهداف رسانه‌ای گزارش اخیر سرویس بی بی سی جهانی صحبت کنیم در ابتدا یک گزارش ببینیم.
" پخش گزارش"
سوال:  آقای دکتر رستم‌پور بپردازیم به این که برنامه و گزارشی که سرویس جهانی بی بی سی منتشر کرد. چرا اولین بار این موضوع که یک موضوع داخلی برای ایران است را ما شاهد هستیم که از یک سرویس جهانی مثل بی‌بی‌سی منتشر می‌شود؟
 رستم پور: نکته اول که باید اشاره کنیم این است که بی بی سی جهانی نه؟ ما چه تلقی و تصوری از بی بی سی جهانی داریم که مانع این می‌شود که آن را نقد نکنیم یا نسبت به آن ارزیابی نداشته باشیم، اگر با تاریخچه بی‌بی‌سی آشنایی داشته باشیم این سوال را نمی‌پرسیم یا حداقل این ابهام در ذهن ما شکل نمی‌گیرد، کتابی است به نام افسانه بی بی سی پژوهشگری به نام تام میلز این را نوشته و خوشبختانه در ایران هم ترجمه شده است. در فصول مختلف دارد اشاره می‌کند که بی‌بی‌سی جهانی چطور به یک ابزار تبدیل شده برای تحقق اهداف توسعه طلبانه هم بریتانیا و هم سایر سرویس‌های هم جاسوسی و هم نظامی جهان، در فصل دوم من به یک نکته اشاره کنم برای مثال می‌گوید که تمام ناظران پخش بی‌بی‌سی افسران نظامی هستند که پیش از این در    ام آی سیکس مشغول به کار بودند یا مثلاً در فصل سوم به این اشاره می‌کند که از سال ۱۹۳۵ تا ۱۹۸۵ صلاحیت‌های حتی نیرو‌های فنی را ام آی سیکس بررسی می‌کرده، از این گزاره‌ها در بی‌بی‌سی فراوان است، این که بی بی سی تبدیل شده یا این که از ابتدا بوده است بعد از انتشار گزارش‌هایی علیه اهداف توسعه طلبانه‌ای که بریتانیا برای دخالت در جنگ عراق داشت، می‌دانید که آمریکا و یک سری کشور‌های اروپایی با این بهانه که عراق تسلیحات کشتار جمعی دارد به این کشور حمله کردند یکی از جدی‌ترین مسائل مثل همین امروز که تظاهرات بسیار زیادی در سراسر جهان دارد اتفاق می‌افتد آن موقع هم تظاهرات متعددی در بریتانیا و در خود انگلستان علیه این تصمیم دولت بلر برگزار شد.

یکی از جدی‌ترین مسائلی که آن موقع مدیران ارتباطاتی دولت بلر به آن اشاره می‌کردند این بود که بی بی سی باید بیاید بیشتر از این وارد گفتگو با مردم بشود این هم به خاطر سیاست یا عنوانی است به عنوان در‌های چرخان، در‌های چرخان به این اشاره می‌کند که بعد از جنگ جهانی دوم عرصه‌هایی مثل سیاست، اقتصاد، فناوری و رسانه مرتباً در اختیار نهاد‌های امنیتی هستند و وقتی افسران امنیتی از مثلاً حوزه امنیتی بازنشسته می‌شوند وارد رسانه می‌شوند و وقتی از رسانه بازنشسته می‌شوند وارد حوزه اقتصاد می‌شوند، سیاست در‌های چرخان در بی بی سی الان تبدیل شده به موضوعی که بررسی کند، جستجو کند ببیند که اهدافی که رهبران دیپلماسی عمومی در آمریکا و در کشور‌های دیگر به آن اشاره و توجه دارند کجا‌ها با ضعف روبرو شده و کجا‌ها به مانع خورده است، مرتباً سعی می‌کنند مانند یک دیگ جوشان روغن افکار عمومی را ملتهب نگه دارند در منافعی که خودشان داشتند، فقط مختص بی بی سی هم نیست ما در مورد رویترز، سی‌ان‌ان، حتی در مورد اندیشکده‌ها داریم، سال ۲۰۱۹ الی کلینتون پول‌های کثیف در سیاست را رهگیری می‌کند  و گزارشی منتشر کرد در روی وب سایت موسسه خودش و در آنجا به این اشاره داشت که اندیشکده‌های آمریکایی تبدیل شدند به لابی‌های رد و بدل‌های مالی برای اینکه سیاست‌های ایالات متحده را تغییر بدهند و اشاره کرد به گزارشی که باعث شده نمایندگان کنگره آمریکا ترغیب شوند اف ۳۵ به امارات بفروشند.

از این دست گزارش‌ها فراوان بازتاب داده می‌شود مثلاً سال ۲۰۱۸ یک رسوایی به نام اوبر گیت به بار آمد در این ماجرا مشخص شد این سرویس حمل و نقل اوبر در بسیاری از کشور‌ها شعبه دارد نمایندگی دارد اینها برای اینکه بتوانند اوبر را وارد برنامه‌های حمل و نقل در کشور‌های مختلف اروپایی بکنند به مدیران، به نمایندگان سیاسی رشوه می‌دادند و حتی فراتر از آن به چهره‌های دانشگاهی هم رشوه می‌دادند برای اینکه آن الگوی توسعه حمل و نقل اوبر را تئوریزه کنند، بنابراین متناسب با سیاست در‌های چرخان که در بی‌بی‌سی و دیگر رسانه‌ها وجود دارد ما متوجه این مسئله باید باشیم که هرگاه موضوع و مسئله‌ای از رادار افکار عمومی جهان خارج شود به دلایل مختلف آنها دوباره آن را تقویت می‌کنند در جهت سیاست‌های خودش یعنی این که ما تصور کنیم که بله اعتبار رسانه‌های جهانی به این است که اخبار بی‌طرفانه و تحلیل‌های بی‌طرفانه منتشر کنند اصلاً تلقی درستی نیست، هیچ رسانه بی‌طرف و مستقلی در جهان وجود ندارد همه رسانه‌ها متناسب با آن اهدافی که دارند گزارش تهیه می‌کنند، اخبار تهیه می‌کنند و با افکار عمومی ارتباط می‌گیرند. آن چیزی که ما باید توقع و انتظار داشته باشیم نزدیکی به صحت است، نزدیکی به واقعیت است، ما باید انصاف را از این رسانه‌های جهانی توقع داشته باشیم.


 سوال: الان اشاره کردید حلقه‌های درهم تنیده‌ای که می‌روند دنبال موضوعاتی که تضعیف شده‌اند که آنها را در جهت منافع و افکارشان بالا بیاورند، حالا راجع به برنامه و گزارش اخیر بی بی سی جهانی دنبال مخاطب داخل هستند یا مخاطب بین الملل؟
 رستم پور: من فکر می‌کنم دنبال هر دو هستند یعنی این گونه نیست که آنها طیفی از اهداف را دنبال می‌کنند این گونه نیست که شما تصور کنید برای مخاطب داخلی طراحی شده، هم برای مخاطب داخلی است و هم برای مخاطب خارجی، مخاطب داخلی به دلایلی و مخاطب خارجی به دلایلی، یکی از موضوعاتی که به آن توجه دارند این است که مخاطب خارجی با ساختار‌های نظامی و اداری ایران چندان آشنایی ندارد وقتی شما از فنون و تکنیک‌های راستی آزمایی استفاده می‌کنید برای این که نشان بدهید سند‌هایی که ارائه شده فاقد اعتبار و فاقد اصالت است مخاطب جهانی کم ارتباط می‌گیرد مثلاً یک نمونه بخواهم مثال بزنم در مورد سربرگ‌ها است، سربرگ اسنادی که ارائه شده با اسناد واقعی فاصله بسیار زیادی دارد حتی اگر به این توجه کنیم که کسانی که من اسمشان را نویسندگان گزارش نمی‌گذارم، گزارش سازانی که این گزارش را ساختند حتی نرفتند سراغ این که ببینند اسناد اداری و نظامی که متاسفانه مثلاً در دو سال اخیر هک شده دارد سربرگ‌های نظامی و اداری را چطور نشان می‌دهد، حتی از آنها هم استفاده نکرده‌اند.


 سوال: به گرد آورندگان و سازندگان این برنامه اشاره کردید راجع به آنها صحبت کنیم، سازندگان این برنامه یک تیم سه نفره که عنوان می‌شود دو نفر آن اصلاً مطرح نیستند و یک نفرشان مطرح است.
 رستم پور: یکی از راه‌های این که ما بررسی کنیم اصالت و اعتبار این گزارش را و ببینیم چقدر محققانه است این است که دقت کنیم نویسندگان گزارش چه کسانی هستند. از سه نویسنده گزارش فقط یک نفر سوابق دارد آن دو نفر اصلاً سوابقی ندارند یک نفرشان که فردای انتشار گزارش به توییتر پیوست خانم آیدا میلر، برترام هیل تنها عضو این تیم سه نفره است که ما از او سوابقی داریم، مهمترین سابقه‌ای که باید او را زیر ذره بین ببریم آوریل ۲۰۲۳ یعنی همین چند ماه پیش جایزه روزنامه نگاری تحقیقی را از سازمان عفو بین‌الملل برده است، این ماجرا را جالب‌تر می‌کند یعنی به ما این رهنمون را می‌دهد که هم بی بی سی و هم سازمان عفو بین‌الملل یک طرف ماجرا هستند. سازمان عفو بین‌الملل در ظاهر یک سازمان غیرانتفاعی و غیردولتی است که باز در انگلستان تاسیس شده در بیش از ۷۰ کشور جهان دفتر دارد و کاری که می‌کند این است که اطلاعات مرتبط با نقض حقوق بشر را در کشور‌های مختلف جمع می‌کند، آنها را اطلاع رسانی می‌کند، دسته‌بندی تحقیقی می‌کند و فوق العاده در اتحادیه اروپا نفوذ دارد.

سازمان عفو بین الملل بودجه‌اش را از کجا می‌آورد؟ به صورت مشخص از سه جا بودجه می‌گیرد، یکی از وزارت خارجه آمریکا، دوم از وزارت امور داخلی انگلستان و سوم از کمیسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا، فراوان اتفاق افتاده که گزارش‌های سازمان عفو بین‌الملل سیاستگذاران را به اشتباه انداخته است مشهورترین و البته دردناک‌ترین مورد آن به ماجرای نیره صباح معروف است در آوریل ۱۹۹۰ در جنگ اول خلیج فارس وقتی عراق به کویت حمله کرده بود ۲ ماه از این اتفاق می‌گذشت ایالات متحده به دنبال بهانه‌ای بود برای ورود به این جنگ، بهانه را چه کسی به دستش داد؟ شما با یک پخت و پز رسانه‌ای مواجه هستید، نیره صباح یک دختر ۱۵ ساله گویا کویتی آمد در کنگره آمریکا شهادت داد که من وقتی که نیرو‌های عراقی به کویت حمله کردند من در بیمارستانی بودم همه خانواده من کشته شدند نیرو‌های عراقی می‌آمدند نوزاد‌ها را از این دستگاه‌های انکوباتور و دستگاه درمان نوزاد بیرون می‌آوردند و روی زمین رها می‌کردند و به دنبال توجه عواطف بود، سازمان عفو بین‌الملل ابتدا آمد گزارش نیره صباح را تایید کرد و حتی گفت ۳۰۰ نوزاد بر اثر این اتفاق از دنیا رفتند در حالی که اصلاً کویت ۳۰۰  تا از چنین دستگاهی را در کل کشورش نداشت، زمینه حمله آمریکا به عراق در سال ۱۹۹۰ فراهم شد و بعد رسوایی به بار آمد که نیره صباح دختر سفیر کویت در آمریکا است یعنی سازمان عفو بین‌الملل که باید دیده‌بانی باشد، یک نهاد بی‌طرفانه‌ای باشد کاملاً کمک کرد به توسعه سیاست‌های جنگ طلبانه آمریکا.


سوال: در شرایط فعلی به نظر شما چرا بی بی سی جهانی آمد و راجع به برنامه و گزارشی صحبت کرد که خودش اذعان می‌کند که دارای تناقض‌هایی هست و صحت آن را صد در صدی تایید نمی‌کند؟
علیزاده: حالا من اگر وقت کنم یک مقدار درباره صحت سنجی خبر صحبت کنم، چون مخاطب شاید واقعا از میزان و از اندازه تناقضات این گزارش خبر نداشته باشد و چند سوال خیلی خیلی ساده را بپرسم، دوستان در فضای مجازی مفصل صحبت کردند و امروز میزان آنلاین خیلی مفصل توضیح دادند در موردش و همه احتمالا می‌دانند.  
اسنادی تشکیل شده است که منتسب به اطلاعات سپاه در نامه به فرمانده کل سپاه درباره این که سه نفر ماموری که یکی شان هم بسیج بوده است و حزب الله بوده است وغیره، یک فرد معصوم ۱۵ -۱۶ ساله‌ای را با خشونت کشته اند و به او تعرض جنسی کرده اند و در داخل یک ونی اتفاق افتاده است و با جزئیات خیلی فراوان و مستندی سه بعدی سازی شده است و واقعی نمایی شده است و شبیه سازی شده است و سعی کردند که ذهن ما را به این سمت معطوف کنند که یک مستند تحقیقی است و در واقعیت چه می‌بینیم، می‌بینیم که خیلی خیلی زود بعد از انتشار این شهروندان عادی می‌آیند توضیح می‌دهند که یک ساعتی با نیرو‌های نظامی ایران کار کرده باشد مثل هر جای دیگر، می‌دانید در ایران اگر کسی از داخل نیرو‌های نظامی خطایی کند، مسلما آن نیروی نظامی خودش نمی‌پردازد و در داخل سپاه هم کسی خطا کند، اطلاعات سپاه وظیفه اش نیست، چیزی است مثل حفاظت اطلاعات و هر کسی که سربازی رفته است و نیازی نیست که به اطلاعات محرمانه دسترسی داشته باشید.
جستجو کنید در ویکی پدیا، بزنید ساختار سپاه، هر کسی که در سپاه خطا کند می‌برند او را حفاظت قوه قضاییه و یک کسی که این برنامه را ساخته است حتی از این هم آگاهی نداشته است و بعد می‌آید پایین و می‌گوید هزار و ششصد ساعت روی این کار شده است، در چه زمانی، در بحبوحه یک بحران امنیتی که همه نیرو باید صرف این باشد که به شکلی بحران امنیتی را با آن مقابله کنند، آمدند سه نفر را چهارساعته کارشناسی و بازجویی کردند و مصاحبه کردند که ببینند چیست.


چرا هزار وششصد ساعت مثلا پرونده مثل قتل‌های زنجیره‌ای که یک چیز پیچیده‌ای بوده است، خودشان گفتند که ما این کار را کردیم و  آن کار را کردیم، هزار و ششصد ساعت، بعد از این که این اتفاق افتاده است، هزار و ششصد در ساعت در وسط یک بحران امنیتی، گفتند بروید و نه به دادگاه نظامی فرستادند و نه جای دیگر، گفتند که نیروی انتظامی تهران بزرگ هم آن جا بوده است و نیروی انتظامی و سپاه دو تا ارگان مختلف هستند و بعد این هم اسمش غلط است و می‌گوید حسن و حسین دختران معاویه اند؟ یعنی تعداد اشتباهاتی که این جا هست فقط آدم را به این نقطه می‌رساند که شاید کسانی از داخل ایران داشتند با بی بی سی جهانی یک بازی می‌کردند و چیزی برای شان طراحی می‌کردند که این ارگان مدعی داشتن بیشترین میزان صحت سنجی در میان رسانه‌های جهان تا چه حد این قدر بایاس و سوگیری اش زیاد است که هول است که فقط به ایران حمله کند که چنین چیزی بدون حتی بررسی عادی منتشر می‌کند و برای خودش یک رسوایی سنگین می‌خرد.


این رسوایی به نظر من طبیعی نیست و نشانه رسوایی است. از من نمی گویم به من اعتماد کنید، نه، ما مثل بی بی سی نیستیم که بگوییم فقط به ما اعتماد کنید، همه چیز را باید با اسنادی که به شما می‌گوییم اثبات کنیم.


اگر مخاطبان بروند و باقی زیر مجموعه های بی بب سی را ببینند خبری از قتل نیکا نیست. در حالی که این قرار بوده است که این بمب خبری باشد و تا روز‌ها و هفته‌ها در صدر اخبارشان باشد، خیلی خیلی سریع از آن فاصله گرفتند و رفتند و این اصلا قابل قبول نیست که خبر به این دروغی منتشر کنند که هدفش این بوده است که در ایران آشوب و شورش و خشم عمومی راه بیاندازد و بعد بگویند کی بود کی بود من نبودم و در مقابل چنین خطای سنگینی توقع هست که سفارت ایران در لندن در این ۴۸ ساعت گذشته چرا یک بیانیه از سفارت ایران در لندن منتشر نشده است که اعتراض کنند.


بروند به مراجع ذی ربط از آفکام تا به دولت انگلیس، تا به خود بی بی سی مصاحبه کنند با رسانه‌های انگلیسی و فریاد بزنند که چرا دخالت رسمی در امور کشور ما توسط رسانه‌ای بیگانه صورت می گیرد؟ یک بار دولت ملی دکتر محمد مصدق را در سال ۳۲ همین رسانه سرنگون کرده است.
بعد از انقلاب بار‌ها دخالت کرده است در ایران، در سال ۸۸ دخالت کرده است و سعی کرده است که به شکلی ایران را به آشوب بکشاند و در سال ۱۴۰۱ نقشش خیلی واضح بوده است و اگر سفارت نمی‌خواهد کاری کند و آشنا نیستند کمترین توقع این است که ما التماس می‌کنیم که آقای امیرعبداللهیان سفیر انگلیس را فرابخواند  و یک کنفرانس خبری بگذارند که به همه رسانه‌های موجود در تهران، رسانه‌های بین المللی بگویند که این رسانه بی بی سی جهانی، چه هدفی داشته است، چکار می‌خواسته بکند، می‌خواسته است احساسات عمومی ایران را به چه هدفی تحریک کند و با این سطح دروغ، به نظر من ما باید به یتیمی رسانه‌ای ایران همین امسال پایان دهیم.

میهمان شما زیبا گفتند که،  چون در فضای بین الملل از ایران اطلاعات چندانی نیست دروغ گفتن در مورد ایران آسان است ولی ما وظیفه داریم که این دروغ گفتن را سخت کنیم.
مشابه این اتفاقات وقتی در مورد ونزوئلا می‌افتد خود رئیس جمهور کشور چاوز حالا مادورا، در کوبا می‌افتد، خود کاسترو وقتی زنده بود، در خود ایران خیلی وقت‌ها سیاست مداران مثل آقای احمدی نژاد می‌رفتند و خودشان نقش رسانه را بازی می‌کردند.
نباید گذاشت که تهمت زدن و دروغ گفتن در مورد ایران خیلی ساده باشد بگویند و بعد سرشان را کج کنند و بروند بدون هیچ عقوبتی.


سوال: آن‌ها دنبال جریحه دار کردن عواطف و احساساات مردم در داخل ایران هستند، نکته‌ای که آقای دکتر رستم پور اشاره کردند که پخش این برنامه  و گزارش هم اهداف و مخاطب داخلی دارند و هم خارجی، در خارج دنبال چه هستند؟
علیزاده: خارجی من یک بار دیگر بگویم چرا، خارجی ها، چون صفحه اول همه روزنامه‌ها و رسانه‌های جهان که چقدر صهیونیست‌ها در آن نفوذ دارند و ... ولی به رغم همه نفوذ آن قدر اتفاقات در هفته‌های اخیر سنگین بود که صفحات اول همه رسانه‌ها همه در مورد جنایات صهیونیست‌ها می‌نویسند و خبر اعتراضات دانشجویی در آمریکا می‌نویسند، همین خبر اول در آمریکا چیست، این است که یک سری لباس شخصی‌ها در دانشگاه ویسکلی رفتند به دانشجو‌ها حمله کردند به سرو کله دانشجو زدند.


این اوباش که وارد دانشگاه ها شدند چه کسانی بودند جالب است که این اوباش خیلی‌های شان ایرانی بودند در کالیفرنیا کدام ایرانی‌ها، این‌ها نسل دوم ساواکی‌ها هستند، چون ایرانی که بروند آن جا،  اطلاعات شان از فحش‌های خواهر و مادری که می‌کنند و فحاشی می‌کنند، بچه ایرانی – آمریکایی که آن جا بزرگ شده است، احتمالا پای تلویزیون‌های همین بی بی سی فارسی و ایران اینترنشنال مغزشویی شده است و نسل دوم ساواکی‌های فراری هستند، چون با عقل جور در نمی‌آید و این‌ها بروند دانشجو را کتک بزنند و این‌ها نشان می‌دهد که یک اتحاد جدیدی از افراطی ایرانی سلطنت طلب و صهیونیست‌ها شکل گرفته است و تمام دنیا دارد محکوم می‌کند.
حتی رسانه‌های آمریکایی محکوم می‌کنند، خبر بعدی چیست، خبر کشتن پسر بچه  در کرانه باختری توسط صهیونیست ها، خبر بعدی، خبر نیست، چیزی است که شما با آی کیو ۸۰ فقط کافی است که آی کیو زیر متوسط داشته باشید که ۱۴ هزار بچه در این دویست و ده روز سلاخی و کشته شده اند، ۱۴ هزار بچه و اسرائیل می‌خواهد چکار کند با یک ورد و جادو و رسانه‌ای می‌خواهد این را بپوشاند و نمی‌تواند کاری کند و بنابراین با این خبر حداقل ده دقیقه از صفحه اول بردارد نیاز دارد که بیاید ایران را بالا بیاورد و بیاید به بقیه حمله کند و از آن‌ها تصویر بسازد و خبر طراحی اش بسیار افراطی است.


کشتن یک دختر ۱۹ ساله معصومی که به یک نماد تبدیل شده است در سطح رسانه‌های جهانی در طی این دو سال،  به سرکوبی و به تعرض جنسی، خود کلمه تعرض جنسی که می‌آید به شدت شما احساسات تان جریحه دار می‌شود و می‌دانید که اسرائیلی متخصص طراحی چنین جنگ‌های رسانه‌ای هستند از ۲۸ دسامبرسال گذشته یعنی هشتم دی ماه امسال سه خبرنگار که یکی از آن‌ها به اسم جفری گلتمن برنده جایزه بود، خبری کار کرد هفته‌ای که در هفت اکتبر یعنی در عملیات طوفان الاقصی حماس نه فقط به شکل این شخص کشته است بلکه به آن‌ها تجاوز کرده است و تعرض جنسی کرده است و این خبر را به شدت بزرگ کردند و وقتی تعرض جنسی می‌آید و در فضایی پس از جنبش میتو هستند و در فضایی هستیم که در فضای ذهنی جامعه و کسی دنبالش نمی‌آید و فرصت پرسشگری نمی‌کند و این بحث عاطفی و احساسی و قوه عقلانی را تحت تاثیر قرار می‌دهد و ما می‌گوییم دست‌ها بالا و هر کسی که متهم هست به ترک عضو ما به او سنگ پرتاب می‌کنیم و سنگسارش می‌کنیم.


ولی چند روزنامه نگار تحقیقی  جسارت به خرج دادند از جمله؟ علی ابونیما در الکترونیک؟ و این‌ها یک ماه و نیم بعد نشان دادند که این‌ها تمامی ساختگی و دروغین بود و هیچ کدام از اسناد مدعی نیویورک تایمز وجود نداشته است.
ما نمی‌گوییم چه اتفاقاتی افتاده است و تعرض شده است و نشده است  ولی حداقل اعتبار نیویورک تایمز از بین رفته است  و این جا توجه به نمادهای احساسی با توجه به جوان بودن دختر، بحث تعرض جنسیتی و ... هم جامعه جهانی را حواسش را از اسرائیل پرت کند و هم در داخل ایران.
در داخل ایران روزی که وعده صادق شد بسیاری در جهان حتی مخالفان جمهوری اسلامی از جمله مثلا امروز مجله فارن پالسی، هفته پیش مثل کسی جان شایمر متفکر بزرگ رئالیسم براساس دو دو تا چهارتا گفتند اسرائیل بازدارندگی اش در مقابل ایران از دست داد، دیترنس یا بازدارندگی نظامی یعنی اگر تو زدی من باید دو تا محکم بزنم توی گوشت که دیگر تو از این فراتر نروی.


همه اذعان می‌کنند که ایران کاری که به اسرائیل کرد اسرائیل پاسخ مساوی یک چیزی کمتر بود باید خیلی بزرگ‌تر می‌زد اگر ایران آسمان اسرائیل نقاشی کرد با موشک هایش، اسرائیل آسمان ایران وشیراز و تهران را نقاشی کرد که نیازی به بحث رسانه‌ای باشد پس بازدارندگی اش به شدت زیرسوال رفته است، همان روز در برنامه جدال که دارم گفتم که بترسید از این که اسرائیل وارد فاز بعدی خواهد شد، در قضیه نظامی دیگر عقب می‌کشد و از ترور فرماندهان ایران در سوریه و خارج عقب می‌کشد و وارد بحث رسانه‌ای می‌شود، وارد بحث گسل‌های جنسیتی و استفاده از مسایل رسانه‌ای و روانی و گروگان گیری؟ و در فازی هستیم که باید یک وحدت ملی باشد و همه همکاری کنند و گروه‌های مختلف باید رفاه کافی داشته باشند که ما در وضعیت فیلم جنگی هستیم و نه جنگ نظامی، چون اسرائیل زخمی شده در روز ۱۴ آوریل و در عملیات وعده صادق حالا که نمی‌تواند از آن زاویه پاسخ دهد می‌آید سراغ بمب‌های جنگ ترکیبی و این یکی از آن هاست.
هفته گذشته در قضیه حکم یکی از رهبران یعنی کسی که دعوت به خشونت کرده بود چگونه سعی کردند که رسانه‌های فارسی زبان فعال کنند و کافی نبود و رفتند از دو سال پیش و از ششصد روز پیش یک پیکر دختر را سعی کردند از آن استفاده کنند و موفق هم نشدند ولی منتظر باشید که در هفته‌های آینده اتفاقات مثل یک گزارشی که بی بی سی جهانی کار کرد، بیشتر هم با توالی بیشتر شود.


این من را یاد فروردین ۱۴۰۱ به بعد می‌اندازد که دربازه‌ای شش ماهه‌ آن قدر از این اتفاقات هر هفته به وجود آوردند که در نهایت به اتفاقات پاییز ۱۴۰۱ رسیدند و به نظر می‌آید اسرائیل مجبور است برای مقابله با ایران دست به فعال کردن گسل‌های دیگر بزند.


سوال: آقای علیزاده شما چند نکته اشاره کردید و من حتما در استودیو با کارشناس مان راجع به آن صحبت می‌کنم.
با توجه به فعالیت رسانه‌ای شما در رسانه‌های مختلف، یک برهه‌ای هم شما فعالیتی در بی بی سی جهانی داشتید، برخی‌ها اعتقاداتی مطرح می‌کنند که اگر روزنامه نگار مستقلی روی این موضوع کار می‌کرد،  بی بی سی جهانی نمی‌توانست روی آن کار کند و آن اهدافی که مدنظرش است در بعد داخل و همراهانی که در داخل با خودش همراه کند نمی‌توانست با خودش همراه کند، ما در داخل بررسی کردیم و در عرصه بین الملل هم به همین صورت؟
علیزاده: اولا که من در بی بی سی هیچ وقت فعالیت نمی‌کردم و به عنوان میهمان دعوت می‌شدم و می‌رفتم و وقتی در همان جا به خطوط قرمزشان می‌خوردم و در مورد امنیت ملی ایران به شکل صریح صحبت کردم و دعوت شان از من قطع شد و به عبارتی به خط قرمزشان خوردم و تا جایی که متوجه شدم خبرنگار مستقل اگر بخواهد کار کند، چیز‌هایی این جوری در این سطح و گزارش در این سطح و تصاویر سه بعدی از قبل آماده باشد این چیز‌ها در سطح خیلی کلان تصمیم گرفته می‌شود و توضیح دهم  این شکلی نیست که خبرنگاری که این فیلم را کار کرده است آگاه باشد که کار امنیتی می‌کند ولی در سطح کلان انتخاب زمان برای این که چه زمانی فیلم‌ها بیاید همه شان فیلم‌هایی است که معنای امنیتی دارد در مکانیزم‌هایی که خود خبرنگار آگاه نباشد که در چه پازلی کار می‌کند و او فکر می‌کند کمک می‌کند به آزادی مردم ایران و طوری به خورد او داده می‌شود که دقیقا سر بزنگاه این کار را انجام می‌دهد که لازم است.
مثال‌های آن را دکتر رستم پور گفتند مثال خیلی معروف است بی بی سی جهانی چقدر رسانه امنیتی است، مثال معروفش فرمانده در سایه است درباره شهید حاج قاسم سلیمانی در بهمن ۹۷ منتشر می‌شود و به شما چیز‌هایی می‌گوید و بعد دو ماه بعد به سپاه پاسداران توسط ترامپ در لیست تروریستی قرار می‌گیرد.
 وقتی در لیست قرار می‌گیرد همه آن چیز‌هایی که توی آن مستند گفته بوده است ناخودآگاه شما را توجیه می‌کند مسلم است که سپاه باید در لیست تروریستی قرار بگیرد، به عبارتی از خودتان می‌پرسید که بی بی سی پیشگوست، بی بی سی وحی دارد، چرا همیشه به موقع می‌رسد، مسلم است که همیشه به او گره‌های امنیتی می‌دهند.


این نکته را باید بگویم که بی بی سی جهانی، بی بی سی فارسی، تلویزیون ایران اینترنشنال که گفته می‌شود که مدیریتش از سعودی‌ها گرفته شده است و به صهیونیست‌ها داده شده است و باید فقط مدارک آن را پیدا کرد و نشان داد ولی همه این‌ها تاثیر نمی‌گذارند در ایران، تلویزیون‌های اجنبی هستند و بی بی سی برای مردم ایران  قاعدتا باید یادآور کودتای ۲۸ مرداد علیه حکومت دکتر محمد مصدق باشد، ولی چرا این‌ها در ایران کار می‌کنند گاهی وقت‌ها، چون عده‌ای از دوستان در داخل ایران می‌آیند به این‌ها ضریب می‌دهند و می‌آیند تلویحا اعتبارشان را تایید می‌کنند و به آن‌ها مشروعیت می‌دهند از دیروز تا حالا اتفاق خیلی خوبی بود یک جنس دفاع رسانه‌ای خودجوش از آن جنس دفاعی اول جنگ بود راه افتاد و آدم‌های خیلی زیادی آمدند صحت این‌ها را زیرسوال بردند و واقعا خبر سوخت.
ولی همزمان هم عده‌ای از دوستان در ایران آمدند گفتند اگر چنین باشد وا حسرتا وا مصیبتا، در حالی که شما خبری که اصلا نمی‌دانید درست است یا غلط است همه منتظر باشند ببینیم که کارآگاه خبر بیاید و متخصصین بیایند ببینند این خبر درست است یا خیر، شما کسی که معلوم نیست بیماری اش چیست برای او عزا گرفتید و فریاد می‌زنید.‌
نمی‌خواهم جنایی کنم قضیه را، دوستان اصلاح طلب بعضی شان این اتفاق معلوم نیست از کجا درآمده است و دو به علاوه چهار مساوی دیده نشده است و می‌گویند که چرا این اتفاق‌ها در ایران می‌افتد و اسلحه را به سمت نیروی خودی گرفتند و ما زیر فضای رسانه‌ای بسیار شدیدی هستیم و شوخی نیست و این هجمه یا می‌پذیریم که در قرن بیست و یکم رسانه به سلاح تبدیل شده است و یا نمی‌پذیریم و این به جمهوری اسلامی ربطی ندارد و رسانه‌ها یک کلمه حرف اضافی زدند به فشار از طرف دولت‌های قرار می‌گیرند و وقتی فضا بحرانی می‌شود آدم‌ها در فضای مجازی درست حرف می‌زنند، الان در آلمان به خاطر یک کلمه شعار فلسطین از دریا تا بحر آزاد شود دوستان من الان دارند  دادگاه و می‌آیند.


من پریروز با فردی مصاحبه کردم که خودش هم یهودی است، در آلمان زندگی می‌کند و شهروند آلمان است و الان می‌رود دادگاه که یک شعار مطرح کرده است، وقتی فضا  امنیتی می‌شود همه کشور‌ها درگیر می شوند.


من سوال می‌کنم از دوستان اصلاح طلب و از آن‌ها می‌خواهم که تا حد زیادی مهار کنند، چون دودش تو چشم فقط جمهوری اسلامی  و این جناح و آن جناح نمی‌رود بلکه دودش توی چشم ایران می‌رود، شما خبری که ساخته شده است و مردم را به خیابان‌ها کشانده است و در آن ده‌ها بچه مثل شاکرمی آسیب بخورند یا کشته شدند به آن‌ها اتفاقی بیفتد که وجه ایران از بین برود و آسیب بخورد به منافع کلی ملی ایران، شما به جای این که بایستید و وقت دهید و همراهی کنید و خبری که از بالا و پایین دروغ است، صدا ایجاد می‌کنید که عده‌ای فکر کنند که خبر واقعی است.


بعد از اتفاقات پاییز ۱۴۰۱ هیچ بهانه‌ای ندارد برای این که ولنگاری رسانه‌ای داشته باشد، ولنگاری رسانه‌ای طراحی کند، یعنی ولنگاری در سطح فردی، ولنگاری در سطح حزبی و در سطح ملی یعنی هر آدمی حتی یک فرد مسئولیت ملی دارد که اگر خبری را مطمئن نیست بازپخش نکند.
این خبر‌ها طراحی شدند که رسانه‌های ما را گروگان گیری کند و ما را ترغیب کنند برای بازپخششان، ما برایشان مفعول هستیم اگر شما دروغی را منتشر کنید مفعول هستید، من با مسائل قضایی کاری ندارم همه را دادگاهی کنیم فایده‌ای ندارد از نظر ملی، من شخصاً بگویم دوستانی که به این راحتی خبر منتشر می‌کنند باید واقعاً در ایرانی بودنشان شک کرد و مردم باید جلویشان بایستند وگرنه فضای رسانه‌ای از دست می‌رود. از یکی از روزنامه‌ها پرسیدیم که چرا مثلاً ما در مورد این مسائل اطلاع رسانی نمی‌کنیم همین الان دوستانی که اطلاع رسانی کردند در توییتر ببینید توییتر عملاً آمده زیرش اطلاع رسانی‌های آنها که بر اساس عقل هم درست است زیر سوال برده قدرت رسانه‌ای و آتش رسانه‌ای ما، قابل مقایسه با آتش رسانه‌ای ساحت کلی غرب نیست هرچه که شما بگویید آن طرف زورش از شما بیشتر است، از گسل‌های ما استفاده می‌کند در حال حاضر تا زمانی که فضا عوض شود ایران، محور مقاومت است و این کشور‌ها بتوانند به یک قدرت کافی رسانه ای دسترسی پیدا کنند بر عهده ما شهروندان است که از بازنشر دروغ خودداری کنیم و مقابل این دروغ‌ها بایستیم، رسانه بی بی سی خبری داده که احساسات من را جریحه‌دار کند، عقل ما را تعطیل کند، کاری کند که من بروم در فضای مجازی، توییتر، اینستاگرام و ... بگویم‌ای بی‌شرف‌ها،‌ای افراد بد، چرا را به دختر ۱۶ ساله تعرض کردید، این همه ظلم و .... این برای همین طراحی شده که عقل را تعطیل کند و اگر شما متخصص رسانه نیستید حداقل صبور باشید، ۲۴ ساعت وقت بدهید به متخصصان رسانه، به تحلیلگران خبر بایستند آن کار را انجام بدهند. بعد از تجربه پاییز ۱۴۰۱ که ما دیدیم خیلی از دوستان نزدیک ما افراد خیلی خوب هم ندانسته تکمیل کننده جنگ رسانه‌ای اسرائیل بودند و باعث شدند در ایران خون‌ها ریخته شود، امنیت ایران به خطر بیفتد و شهروندان ایران هم آسیب ببینند و منفعت کلی ایران هم آسیب ببیند.


 سوال: ممنون از شما، آقای رستم پور بپردازیم به آن چه که بخشی از صحبت‌های آقای علیزاده هم بود یعنی محتوا، ارزیابی شما و در نهایت نکته مهم راستی آزمایی این گزارش.
 رستم پور: در مقوله راستی آزمایی، یک سری موارد و تکنیک‌ها و تقابل‌ها و تقاطع‌گیری‌هایی اتفاق می‌افتد من می‌خواهم به دو سه مورد از تقاطع‌گیری‌ها اشاره کنم، گزارشی سی ان ان در باب مرحومه نیکا شاکرمی منتشر کرد که آن هم آمده بود چنین کاری به اسم روزنامه نگاری تحقیقی انجام داده بود، ما با سه روایت روبرو هستیم یک روایت، روایت مادر نیکا است که می‌گوید من ساعت ۱۱:۲۰ دقیقه تا ۱۱:۳۰ با او تماس داشتم، یک روایت روایت  سی ان ان  است که می‌گوید ۸ و ۳۷ دقیقه می‌گوید نیکا در خیابان‌های تهران دیده شده و تصویرش را منتشر می‌کند و یک نگاه هم نگاه بی بی سی جهانی است که ساعاتی قبل از این ساعتی که سی‌ان‌ان اعلام می‌کند می‌گوید اتفاق افتاده و او از دنیا رفته است. تقاطع‌گیری این سه تا نشان می‌دهد که بالاخره باید در یکی از اینها تشکیک کرد، غیر از این مواردی که در مورد سربرگ است، در مورد این که مهر محرمانه این گونه نمی‌خورد، در مورد این که ساختار نظامی به این شکل نیست، تمام این موارد ما را به این نکته می‌رساند که حداقل تردید کنیم، تشکیک کنیم. نکته‌ای که ما باید خیلی به آن توجه کنیم این است. من می‌دانم که به دلایل مختلف از جمله قرار گرفتن ما در یک جنگ رسانه‌ای، ممکن است اعتبار یا اعتماد بخشی از شهروندان به نهاد‌های رسمی، به رسانه‌های رسمی دچار ریزش یا کاهش شده باشد، اما نکته مهم و اساسی این است که ما نیامدیم حتی یک سری تکنیک‌های اولیه و ابتدایی را بیاییم به جامعه منتقل کنیم که صرف نظر از نفرتی که تو داری نسبت به یک مجموعه، سیستم یا مدیر یا مسئول این را مراقبت کن که ببینید اگر هم می‌خواهید تشکیک کنید، تردید کنید اینها موارد و نکات است. مثلا یکی از موارد این است یک ضرب المثل پیش از این گفته می‌شد که هیچ گربه‌ای برای رضای خدا موش نمی‌گیرد سوال اول این است که چرا نهاد منتشر کننده بی بی سی است؟ چرا الان؟ نکته‌ای که آقای علیزاده گفتند من یک مکمل به آن بزنم، ما نمی‌توانیم از این موضوع که عملیات وعده صادق در محور‌های مختلف موفقیت خیره کننده‌ای برای جمهوری اسلامی ایران داشت یک محور از آن که من به صورت شخصی دنبال کردم ارتقا تصویر ایران در کشور‌های خارجی بود، مسئله غزه یک مسئله جدی است در همه کشور‌ها به این توجه می‌شود که بالاخره آتش بس فوری و رفع نیاز‌های مردم، از آن طرف تمام این کشور‌ها دارند به این نکته توجه می‌کنند که فقط ایران است که حامی سرسخت فلسطین است و ایران با آن توان فناورانه اش است که می‌تواند حمله تهدید آمیز اسرائیل را پاسخ بدهد. من رفتم یک سری از صفحات اینستاگرام برخی از اینفلوئنسر‌های عربی زبان را دیدم همه این چهره‌ها که تا پیش از این تصویری که از ایران داشتند به عنوان یک رقیب منطقه‌ای بود و حتی در بعضی از مواقع تفرقه‌های دینی را ترویج می‌کردند اذعان داشتند هم در تصویری که ارائه شد این تصویر شکوه و قدرت و عظمتی که ایران دارد مخابره می‌کند و کامنت‌هایی که آمده بود، کامنت‌ها که دیگر دست فلان مسئول و فلان سازمان نیست من که نمی‌توانم کامنت آن چهره عرب زبان را بگذارم همه اظهار نظر‌ها داشت ما را به این نکته رهنمون می‌کرد که به رغم همه تحریم‌ها، به رغم همه تقابل‌ها، این توان فناورانه جمهوری اسلامی ایران است که می‌تواند هم از مرز‌های ملی و هم از اندیشه‌های فراملی اش دفاع کند.


 سوال: می‌رسیم به همان نکته‌ای که اول اشاره کردید آن حلقه‌هایی که موضوعات تضعیف شده را بالا می‌آورند و موضوعات قوی را در تلاش هستند برای کمرنگ کردن آنها در راستای منافعشان.

 رستم‌پور: بله حالا شما تصور بفرمایید این تغییر پارادایم که پیش از این ایران به عنوان یک نظام یا سیستمی که دخالت می‌کند، انگ‌ها و برچسب‌هایی مثل تروریسم به او می‌زنند، آمده تبدیل شده به یک نیروی زنده و زبده حامی فلسطین و بعد از آن به رژیمی که بمب اتمی در اختیار دارد این جرات ورزی را پیدا می‌کند که حمله کند هم پیش از این یعنی هم پیش از حمله اعلام می‌کند و هم در مقابل تهدیداتی که تهدیدات آتی این رژیم است پا پس نمی‌کشد. این تغییر پارادایم حتماً نیاز به پرونده‌های مختلفی دارد که این پرونده‌ها اعتبار نما است. در واقع پرونده‌های دروغین و جعلی است ولی متوسل می‌شوند به اسم روزنامه نگاری تحقیقی، متوسل خواهند شد، حتماً همچنان که آقای علیزاده گفتند ما از این به بعد باز پرونده‌های رسانه‌ای متعددی داریم تا انباشت خشم در داخل کشور متاسفانه دوباره اتفاق بیفتد. ما باید دقت کنیم که این انباشت خشم الان موجود نیست.
 

دیگر خبرها

  • جزیره قشم در نگاه سازمان مدیریت بحران جایگاه ویژه‌ای دارد
  • اهداف سیاسی و ابعاد رسانه‌ای گزارش اخیر بی بی سی جهانی
  • ابعاد رویکرد آمریکا و رژیم صهیونیستی در غزه
  • انتخاب دو روستای اردبیل به عنوان روستای «دوستدار کتاب» در کشور
  • برنامه‌های جدید کانون پرورش فکری برای بچه‌ها
  • بیشترین بارندگی هرمزگان در «بستک» ثبت شد
  • گور‌های جمعی، مکان‌هایی که ابعاد نقض حقوق شهدای غزه را افشا می‌کند
  • شهید مطهری جهش فکری در دانشگاه‌ها ایجاد کرد
  • امروزه غزه به مساله اول جهان اسلام تبدیل شده است
  • ببینید | واکنش عجیب و دیرهنگام زاکانی به سرگردانی مسافران و خرابی مترو؛ باید بپرسم